فلاش بک (1)
نازدانه ام: گاهی لازم است در زندگی به عقب برگردیم تا با یاداوری وقایع ،هم تجدید خاطره ای شود وهم مسائل را از دید دیگری که ان روزها نگاه نکردیم،ببینیم تا حال هر چه نوشتم زمان فعلی بود اما دوست دارم به عقب برگردم تا ناگفته ها را برایت بنویسم نمی دانم در اینده چه پیش می اید شاید نتوانستم انها را برایت بگویم. من وبابایی در سال ٧٧ عقد کردیم ان موقع من دانشجو بودم در شهرستان.یک سال مانده بود تا درسم تمام شود یادم است در ایام امتحانات اخر ترم وقتی مامان فاطی به خوابگاهم زنگ زداز امدن خواستگار صحبت کرد من هم که در اوج امتحانات بودم گفتم الان امادگی اش را ندارم اما گفت مادرش خیلی عجله دارد گفته اگر میشود با هواپیما بیاید تا مراسم خواستگاری ا...
نویسنده :
ماناز
14:10